ما و غذا - حسین محمدی
 
درباره وبلاگ


خدا یا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم،و ان گونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم ________ _______ ______ _____ ____ بی انتهــــــــــــــــــــــــــــــــاتــریــــن
بــــی انـتــهــاتــریــن
عــبــرتـــــــــــــــ

ما و غذا


 

اکثر اوقات گرسنه تان نيست. وقتي غذايي بو، ظاهر يا مزه خوبي دارد، شما واقعاً گرسنه نيستيد، اما ممکن است خلاف اين را تصور کنيد. بيشتر غذاها باعث تحريک حس چشايي شما مي شوند، حتي اگر گرسنه هم نباشيد.

با وجود مسائل ديگري مثل استرس، فشارهاي روحي، مشکلات شخصي يا کاري، اضطراب، و بحران هاي زندگي، چه اول هفته باشد چه تعطيلات آخر هفته، چه روز باشد و چه شب، چه تنها باشيد و چه با دوستان و خانواده، مي توان گفت که شما 24 ساعت شبانه روز گرسنه نيستيد، اما ممکن است تصور کنيد که هستيد. ‌

برخورد و مواجهه شما با انواع غذاها به طرق مختلف صورت مي گيرد: تعارفات دوستان، دسرهاي مختلف، بوي پاپکرن در سينما، و . . . . شناخت اين تحريکات احساسي و بصري، به شما کمک مي کند تا بتوانيد جلوي واکنش هاي خود را که منجر به خوردن زياد مي شود، با وجود گرسنه نبودن، بگيريد. همين که به خود يادآور شويد که گرسنه تان نيست، خود کمک بسيار خوبي براي شما خواهد بود. ‌ ممکن است دلايلي براي اين کار خود داشته باشيد، دلايلي که باعث مي شود شما مدام به غذا فکر کنيد و با وجود گرسنه نبودن، خوردنتان را براي خود توجيه کنيد. بهانه هاي زيادي مثل "از اينکه تاکسي پيدا نکرده بودم،

عصباني شده بودم" يا "بدون چتر زير باران مانده بودم" و. . . خيلي از اين دلايل مي تواند براي متقاعد کردن شما براي خوردن غذا کافي باشد. اما اگر راستش را بخواهيد، اين دلايل چندان هم معقول نيستند. ‌ ‌ البته در مواقع عصبانيت، غذا مي تواند مانند دارويي مُسکِن خشم شما را خاموش کند. اما فکر کنيد، آيا وقتي غذا مي خوريد عصبانيتتان واقعاً از بين مي رود؟

يا اينکه خستگي ناشي از خوردن، قواي شما را براي داد و بيداد بيشتر تحليل مي برد؟ فکر کنيد ببينيد چه زمانهايي آستانه ناراحتي شما واقعاً دچار چالش مي شود؟ وقتي خسته ايد؟ چه زمانهايي غذا براي شما جايگزين خواب مي شود؟ آيا دردهاي احساسيتان با خوردن کاهش مي يابد؟ آيا تصور مي کنيد ارزشش را دارد به خاطر اين عادت زيان بخش—که احساس تسکين موقت به شما مي دهد—وزنتان روز به روز بالا رود، بيماري هاي مختلف به سراغتان بيايد،

و اعتماد به نفستان هم روز به رو کاهش يابد؟ ايا واقعاً ارزشش را دارد؟ ‌ البته مي دانم که تغيير در رويه و رفتار انسان، دشوار بوده و هميشه با ناراحتي همراه است. همين که بتوانيد وزنتان را حتي خيلي کم هم پايين بياوريد، خود نوعي تغيير است.

و يادتان باشد که بدون ايجاد تغيير در شيوه زندگي، هيچ پيشرفتي صورت نميگيرد. اما راه هايي هست که با استفاده از آنها مي توانيد اين ناراحتي ها را کاهش دهيد. شما عادت داشتيد با خوردن غذا، دردهايتان را تسکين دهيد، حالا خيلي راحت مي توانيد به يک روش ديگر هم عادت کنيد. ‌ آيا شما هم از روي عادت غذا مي خوريد، نه از روي گرسنگي؟ شناسايي اين عادات نياز به بررسي، راهنمايي و صبر دارد، اما بيش از همه اينها به صداقت نيازمند است.


 

وقتي تا زمانيکه اشتباهتان را قبول نکرده باشيد، قادر نخواهيد بود تصميم به ترک آن بگيريد. خيلي غيرمعقول است اگر توقع داشته باشيم به يکباره عادات غذاييمان متحول شود و به جاي خوردن غذا از روي عادت و اعتياد، با آرامش و معقولانه غذا بخوريم. کاري که مي توانيد براي از بين بردن اين عادات اشتباه انجام دهيد، اين است که عادات ديگري را جايگزين آن کنيد. اين انتخاب هاي جديد، وزن شما را به طور تدريجي کاهش خواهد داد نه يکباره. پس تصميم بگيريد، ديگر وقتش رسيده است که تحولي عمده در زندگيتان ايجاد کنيد.

‌ ‌ غذاها مواد مخدر در خود ندارند، اما اين قدرت را دارند که به همان اندازه مواد مخدر شما را دامنگير خود کنند. کسي که تصور مي کند با غذا خوردن درد و عصبانيتش فروکش ميکند، احتمالاً از بچگي اين عادت را در خود ايجاد کرده است. اما اين عادت نادرست ديگر فايده اي برايتان ندارد، بايد عادت ديگري را جايگزين آن کنيد. من به شما مي گويم که وقتي گرسنه نيستيد اما باز به سوي غذا مي رويد، چه بايد بکنيد. وقتي غذايي را پخته شده و آماده جلوي رويتان مي گذارند،

کارهاي زيادي ميتوانيد انجام دهيد. بايد بتوانيد دربرابر وسوسه خوردن خود را کنترل کنيد. ‌ وقتي چند ساعتي بيشتر نيست که غذا خورده ايد، اما باز فکر خوردن چيز ديگري در ذهنتان است، کاري که براي جلوگيري از وسوسه خوردن مي توانيد بکنيد اين است که ساعتتان را براي يک يا دو ساعت ديگر تنظيم کرده و خود را به کاري مشغول کنيد. بعضي وقت ها من خودم وقتي ساعت را کوک مي کنم، آنقدر مشغول کاري مي شوم که وقتي ساعت زنگ مي خورد، حتي فراموش مي کنم که به چه دليل ساعت را کوک کرده ام. ‌ يکي از بيمارانم خانمي است که در روند تغيير عادات غذاييش خاطره اي برايم تعريف کرده است. او مي گفت که در يک روز آفتابي وقتي مشغول پياده روي در خيابان بود، مردي را مشاهده مي کند که مشغول خوردن بستني قيفي است (محرک چشمي). او با استفاده از اين تکنيک سعي مي کند که وسوسه خود را خاموش کند و با خود ميگويد: "به چيز ديگري فکر کن، از خيابان رد شو، و با خنده از خيابان عبور مي کند. او خود را مطمئن کرده بود که همه چيز تمام شده است.


 

دو دقيقه بعد، لباس زيبايي در ويترين مغازه اي مي بيند و با مشاهده آن فکر بستني به کلي از ذهنش مي پرد. ‌ مشخص است که اين خانم خيلي خوب روي اين تکنيک کار کرده است و به محض مشاهده قيف بستني، عکس العمل نشان داده و سعي داشته حواس خود را به چيز ديگري معطوف کند. همه ي ما بايد اينگونه باشيم تا بتوانيم در مقابل وسوسه خوردن مقاومت کنيم. همه چيز در ذهن ما شروع مي شود. پس بايد ذهنمان را براي اين واکنشات آماده کنيم. علاوه بر اين متد، راه هاي ديگري هم براي مقاومت در برابر خوردن وجود دارد. مي توانيد به خودتان انگيزه بدهيد! مثلاً به خودتان انگيزه بدهيد که براي مجلس عروسي يکي از بستگان که در راه است، بايد وزنتان را کاهش دهيد. يا براي شاد کردن و جلب رضايت دوست پسر،

دوست دختر، يا همسرتان بايد اينکار را انجام دهيد. با وجود چنين انگيزه هايي در شما، وقتي غذايي به شما تعارف مي کنند، ديگر زياده روي نمي کنيد، يا باوجود سير بودن، دوباره و دوباره غذا نمي خوريد. قصد، خودداري و اراده قوي ميتواند به شما در اين زمينه کمک کند. ‌ با اين تکنيک ها، حتي اگر از خوردن کامل اين غذاها هم پرهيز نکنيد،

مطمئناً ميزان کمتري غذا براي خود خواهيد کشيد، زودتر دست از غذا خوردن برمي داريد و با حرص و ولع کمتري غذا مي خوريد. اولين بار ممکن است کمي برايتان سخت باشد و عذاب بکشيد، چون کاري است که عادت به انجام آن نداريد. مهم نيست که در ابتداي ايجاد اين عادت در خود چقدر سختي بکشيد، اما مطمئن باشيد عذاب آورتر از چاقي و بيماري نيست. هيچ چيز بدتر از اين نيست که وقتي براي خريد لباس بيرون مي رويد، دست خالي برگرديد چون هيچ لباسي به اندامتان مناسب نيست و سايز شما لباس گير نمي آيد. ‌ ‌ با ايجاد اين تغييرات مثبت، نتايج مثبتي نيز مشاهده خواهيد کرد. از گفتن هر صحبت منفي درمورد خودتان شديداً اجتناب کنيد، اينکار فقط اعتماد به نفستان را پايين آورده و در برداشتن اين قدم مهم سستتان ميکند.


 

براي گرفتن نتايج بيشتر و بهتر، مي توانيد در آنِ واحد چند تغيير در زندگيتان ايجاد کنيد. شايد اگر يک روش به تنهايي کافي نباشد، ترکيب چند روش بتواند کمکتان کند. مهم اين است که هدف داشته باشيد و قدم اول را برداريد. همه چيز به خودي خود پيش مي رود. ‌ ‌ گاهي اوقات ممکن است بااينکه چند روش را پيش ميگيريد، اما آن لحظه اجتناب از خوردن باز هم برايتان آزار دهنده باشد. اما اين به آن معنا نيست که بايد دست از تلاش برداريد. اين فقط يعني نتايج به دست آمده به آن اندازه نبوده است که تغيير کلي در زندگيتان ايجاد کند و شما باز بايد تلاش کنيد. با تلاش بيشتر،

و حتي شکست خوردن، عادت نادرست قديمي کم کم در شما از بين مي رود و رفته رفته به موفقيت نزديک تر مي شويد. براي از بين بردن عادات و رفتارهاي سابق بايد بتوانيد روش ها و متدهاي مختلف را امتحان کنيد. مطمئناً تلاش زيادي لازم است تا به آنچه مي خواهيد برسيد. براي هرکس روش متفاوتي ممکن است جوابگو باشد، چون هر فرد نسبت به محرک هاي مختلف، به طرز متفاوتي واکنش مي دهد. ترکيبي از چند روش معمولاً نتيجه بيشتري را در بر خواهد داشت. بايد خلاق باشيد. ‌ عادات غذاييتان را بررسي کنيد. از کوچکترين آنها هم گذشت نکنيد. نگوييد قهوه اشکالي ندارد يا سبزيجات چاق نمي کند. آيا خودتان غذا را آماده مي کنيد؟ يا کس ديگري براي شما سرو مي کند؟ آيا هرچه برايتان سرو مي شود را تمام و کمال ميل مي کنيد؟


 

يکي از بيماران من عادت داشت که پشت سر وعده هاي غذايي هم باز خوراکي هاي مختل بخورد. او چندين ماه با اين عادت نادرست خود مقابله کرد. هفته ي پيش که با او صحبت مي کردم، او گفت الان چند وقت است که بعد از شام حتي يک تکه بيسکويت هم نخورده است. اين خانم بااينکه 59 ساله است، اما با اراده قوي خود توانشته است دربرابر اين مشکل مقاومت کند. ‌ يادتان باشد اگر موادغذايي کمتري بخريد، غذاي کمتري درست کرده وسرو کنيد، کمتر هم خواهيد خورد. اين روشي بسيار عالي است. ‌ اگر غذايي ظاهر، بو يا مزه خوبي ندارد، نخوريد، مجبور نيستيد! ما ايراني ها عادت داريم هر چه که در بشقابمان مي کشيم را تا انتها بخوريم، اما اين کار به هيچ وجه ضرورت ندارد. ممکن است بگوييد که غذا حيف و ميل مي شود. اما آيا فکر ميکنيد اگر آن غذا را داخل بدني بريزيد که هيچ نيازي به آن ندارد، حيف و ميل نمي شود؟؟

پس بهتر است که بيرون بريزيد تا آسيب هاي کمتري هم ببينيد. ‌ ‌ اگر برايتان پيش آمد که نتوانستيد جلوي خودتان را بگيريد و از برنامه تان تخلف کرديد، نااميد نشويد و آن را يک شکست تصور نکنيد. مي توانيد دوباره به برنامه تان برگرديد. با خودتان فکر کنيد که براي جلوگيري از بروز دوباره چنين رفتاري چه بايد بکنيد. هرچه زودتر به برنامه تان برگرديد، انگيزه و هدفتان کمتر از بين مي رود. ‌ ‌ پس اين بار قبل از خوردن هر چيز،

حرف ها من را به ياد آوريد و هر چه زودتر برنامه ي مناسبي براي خورد و خوراکتان تنظيم کنید

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب