لئوناردو داوینچی
 
درباره وبلاگ


خدا یا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم،و ان گونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم ________ _______ ______ _____ ____ بی انتهــــــــــــــــــــــــــــــــاتــریــــن
بــــی انـتــهــاتــریــن
عــبــرتـــــــــــــــ
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:لئوناردو داوینچی, :: 12:2 ::  نويسنده : حــسیـــنــــــ

 

لئوناردو داوینچی

خودنگاره ای از داوینچی
تولد ۱۵ آوریل۱۴۵۲
روستای وینچی،
فلورانس
درگذشت ۲ مه‌۱۵۱۹
آمبواز، فرانسه
آثار برجسته شام آخر
مونالیزا
زمینهٔ فعالیت دانشمند و هنرمند
ملیت پرچم ایتالیاایتالیایی

 لئوناردو داوینچی (۱۵ آوریل۱۴۵۲ - ۲ مه‌۱۵۱۹) دانشمند و هنرمندایتالیایی دوره رنسانس است که در رشته‌های نقاشی، ریاضی، معماری، موسیقی، کالبدشناسی، مهندسی، تندیسگری، و هندسه برجسته بود.
عده‌ای از محققان ایتالیایی با تحقیق بر روی اثر انگشت بازسازی شدۀ وی، او را دارای ریشۀ عربی و اهل
خاورمیانه برشمرده‌اند.[۱] داوینچی را کهن‌الگوی «فرد رنسانسی» دانسته‌اند. وی فردی بی‌نهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در مجموعه یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه می باشند، ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانه‌ای را برای ساخت سلاحهایی مانند توپ‌های بخار، ماشین‌های پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود، هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند.
داوینچی اولین طراح هواپیما و صدها اثر معماری دیگر به‌شمار می‌رود. یکی از طرح‌های ابتکاری او لباس غواصی و زیر دریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به ساعت داوینچی معروف است، کیلومتر شمار و چیزهای دیگر را طراحی یا اختراع کرد و با استفاده از خط معکوس برای طراحی‌های خود یادداشت‌هایی را نوشته است، که آنها را فقط در آینه می‌توان خواند. شهرت جهانی داوینچی بیشتر به‌خاطر نقاشی‌های
شام آخر و مونالیزا است


دوران کودکی

خانهٔ داوینچی در کودکی
نقاشی که به عنوان اولین کار داوینچی شناخته میشود

لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۵۲ در یک روستای توسکانی زاده شد. او فرزند نامشروع یک ثروتمند، با نام پیرو فرانسیسو دی انتونیو داوینچی و یک زن دهقان به نام کاترین بود.[۲][۳] در مورد دوران کودکی لئوناردو اطلاعات زیادی در دست نیست. او ۵ سال اول زندگی خود را با مادرش گذراند، سپس در سال ۱۴۵۷ نزد خانوادهٔ پدرش، پدربزرگ، مادربزگ و عمویش زندگی کرد. پدر او با یک دختر شانزده ساله ازدواج می‌کند، همسر دوم پدرش لئوناردو را خیلی دوست می‌داشت اما در سن جوانی درگذشت.[۴] او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دهکدۀ محل سکونتش گذراند. با اینکه در مدرسه چندان موفق نبود، ولی شور و هیجان زیادی نسبت به طبیعت نشان می‌داد.[۵] داوینچی به صورت غیر رسمی هندسه و ریاضیات را نیز آموخت. وقتی او شانزده ساله بود پدرش برای بار دوم با دختر بیست ساله‌ای به نام فرانسسکا لنفردینی ازدواج کرد.


دوران جوانی

تعمید مسیح، یکی از آثار داوینچی در کارگاه وروکیو

او را به شاگردی به هنرکده‌ای در فلورانس فرستادند تا نزد آندرئا دل وروکیو (۱۴۳۵-۱۴۸۸) که نقاش و پیکرتراش بود، آموزش ببیند. وروکیواز شهرت بسیاری برخوردار بود؛ به گونه‌ای که ساخت بنای یادبود «بارتولومئو کولئونی»، سردار نظامی شهر ونیز را به او سپردند. در آتلیه‌ای که قابلیت ساخت چنین شاهکارهایی را داشت، لئوناردوی جوان می‌توانست چیزهای زیادی بیاموزد. بدون شک در آنجا با رموز فنی ریخته‌گری و کارهای فلزی آشنا شده و آموخته‌است که چگونه با مطالعه و مشاهده دقیق مدل‌های برهنه و پوشیده، تابلوها و تندیس‌هایی را پدید آورد. شمار زیادی از نقاشان و پیکرتراشان خوب، از هنرآموزان کارگاه موفق «وروکیو» بودند، ولی «لئوناردو» بسیار بهتر از یک نوجوان با استعداد بود، به گونه‌ای که در هفده سالگی در کار پیکر تراشی و سایر امور مربوط به آن به استاد ماهری تبدیل شده بود و قادر بود ابزارهای پیچیده و ماشین‌های مورد نیاز را پدید آورد.[۷] او همچنین به پژوهش دربارۀ گیاهان و جانوران مختلف پرداخت تا بتواند از آنها در تابلوهایش استفاده کند؛ علاوه بر این، دانش گسترده‌ای در بارۀ نورشناسی، ژرفا نمایی و استفاده از رنگ‌ها کسب کرد. چنین آموزشی کافی بود که از هر نوجوان با استعدادی یک هنرمند برجسته بسازد. او پس از اتمام آموزش به شهر میلان رفت.[۸] لئوناردو در سال ۱۴۷۲ به عضویت گروه قدیس لوقا درآمد. مرکز این گروه یا اتحادیه، که عمدتاً از داروفروشان، پزشکان، و هنرمندان تشکیل شده بود، در بیمارستان سانتا ماریانوئووا بود. احتمالا لئوناردو در آنجا فرصتی برای آموختن کالبدشکافی به دست آورد. در ۱۴۷۸ شورای شهر از او خواست نمازخانه سان برناردو در کاخ وکیو را نقاشی کند. ولی بنا به دلایلی، این مأموریت را انجام نداد.


 

دوران کهنسالی و مرگ

مرگ لئوناردو اثر

داوینچی اواخر عمر خود را در شهر واتیکان در ایتالیا سپری نمود مکانی که رافائل و میکل آنژ در انجا فعالیت داشتند.[۹]   در اکتبر پادشاه فرانسه میلان را به تسخیر خود درآورد. در دسامبر همان سال لئوناردو به نزد فرانسیس اول و پاپ لیئو ایکس فراخوانده شد. به لئوناردو سفارش جدیدی برای ساخت یک شیر مکانیکی داده شد، شیری که می‌توانست به طرف جلو گام بردارد و قفسه سینه‌اش را باز کرده و خوشه‌ای از گل‌های سوسن را نمایان سازد.[۱۰][۱۱] در سال ۱۵۱۵ به خدمت فرانسیس درآمد و در خانه‌ای ییلاقی در کلوس لوس در نزدیکی اقامتگاه سلطنتی جای گرفت. او سه سال پایانی عمر خویش را به همراه ملزی شاگردش در آنجا گذرانید و حقوقی معدل هزار پول آن زمان در ایتالیا) دریافت می‌کرد.[۱۲] داوینچی در روز دوم ماه مه سال پادشاه سر داوینچی را در هنگام مرگ در آغوش گرفت هرچند که این داستان عاشقانه و رومانتیک که بسیار باب طبع فرانسویان و بسیاری از هنرمندان است بیشتر به افسانه شبیه‌است تا واقعیت.[۱۳][۱۴] واساری همچنین می‌نویسد که داوینچی به هنگام مرگ تقاضای حضور یک کشیش برای اعتراف به گناهان میکند.[۱۵] بر طبق خواستهٔ او شصت فقیر تابوت او را حمل می‌کنند. او در کلیسای سنت هابرت تدفین می‌شود. ملزی به عنوان وارث او شناخته می‌شود و تمامی پول‌ها، نقاشی‌ها، وسائل و دیگر آثار او به ملزی تعلق می‌گیرد. البته لئوناردو شریک قبلی و قدیمی‌اش، سالای و همچنین خدمتکارش را فراموش نکرد و به هرکدام از آن دو، نصف تاکستان خویش را بخشید.[۱۶]


زندگی شخصی و روابط

پرترهٔ ایزابلا دسته

داوینچی دوستان زیادی داشت که هم اکنون به خاطر زمینه‌های کاری و یا اهمیت تاریخ خود امروزه به نوعی شناحته شده هستند؛ اما با این حال به نظر می‌رسد که به جز ایزابلا دسته، دوستی صمیمی و نزدیکی با زنان نداشته است. داوینچی در حالیکه به همراه ایزابلا به یکی از نقاط ایتالیاسفر کرده بود، از او پرتره‌ای می‌کشد که به نظر می‌رسد قرار بوده طرح اولیهٔ یک نقاشی باشد که هم اکنون گم شده است.[۱۷]

گرایش جنسی و تاثیرات آن بر هنرش

یحیای تعمید دهنده

گذشته از دوستی و روابط او با دوستانش، داوینچی زندگی خصوصی خود را پنهان نگاه داشته بود. گرایش جنسی او، به موضوعی برای تجزیه و تحلیل و حدس و گمان تبدیل شده بود. این روند در اواسط قرن ۱۶ شکل گرفت و در قرن‌های ۱۹ و ۲۰ دوباره احیا شد، که مهمترین پژوهش در این باره توسط زیگموند فروید انجام شده‌است[۱۸] بیشترین رابطهٔ داوینچی، با دو پسر جوان که شاگردان خود او بوده‌اند یعنی سالای و ملزی بوده‌است. ملزی احساس داوینچی به او را عشق و شهوت بیان می‌کند. مدارک دادگاه سال ۱۴۷۶ نشان می‌دهد که وقتی ملزی بیست و چهار ساله بوده داوینچی به همراه ۳ مرد دیگر تحت قوانین سودومی دوران رنسانس به همجنس‌گرایی متهم می‌شود اما بعدها از این اتهام تبرئه می‌شود.[۱۹] از آن تاریخ به بعد بحث‌های زیادی پیرامون همجنس‌گرا بودن داوینچی و تاثیرات آن بر آثارش، به ویژه وجود حالت دوگانهٔ مردانه و زنانه و شهوت مشهود در تابلوی یحیای تعمید دهنده و باکوس و دیگر آثار وی، بخصوص آثار آمیخته با شهوت وی شده‌است.


 

شاگردان

جیان جیاکومو کاپورتی د اورنئو یا همان سالای از سال ۱۴۹۰ همراه با داوینچی زندگی می‌کرد. تنها پس از گذشت یک سال از پیوستن سالای به داوینچی، او لیستی از خرابکاری‌ها و تخطی‌های سالی فراهم کرد. لئوناردو او را دزد دروغگو کله شق و دله خطاب کرد. پس از اینکه او دست کم پنج بار با پول‌های داوینچی فرار و آن‌ها را صرف کارهایی همچون خرید لباس ‌کرد.[۲۱].اما با این حال داوینچی همواره نسبت به سالای رفتاری بسیار محبت‌آمیز داشت. سالای به مدت سی سال همراه با او زندگی کرد.[۲۲] سالای تعدادی از نقاشی‌های خود را به نمایش گذاشت هرچند که جرجیو واساری یکی از نقاشان معروف ایتالیا عقیده داشت که داوینچی فنون نقاشی را به خوبی به او آموخته است[۲۳] اما کارهای سالای نسبت به کارهای دیگر شاگردان داوینچی از خلاقیت هنرمندانهٔ کمتری برخوردار بود. در سال ۱۵۱۵ او مدل کاملاً برهنه‌ای از مونا لیزا را کشید و نام ان را مونا وانا نهاد.[۲۴]

در سال ۱۵۰۵، داوینچی شاگرد دیگری را به نام کنت فرانسیسکو ملزی اختیار نمود. کسی که ادعا می‌شود محبوب‌ترین شاگرد در نزد وی بوده‌است. او به همراه داوینچی به فرانسه مسافرت کرد و تا آخر عمر داوینچی در کنار او باقی ماند. پس از مرگ داوینچی تمامی کارهای او به ملزی رسید و او از آنها به خوبی نگهداری کرد.[۲۵]


آثار و پژوهش‌ها :

 


 


نقاشی‌ها

 
برجسته‌ترین اثر داوینچی، مونالیزا، مشهور به لبخند ژوکوند

لئوناردو یک نقاش پرکار نبود، در حقیقت او پرکارترین نقشه‌کش و طراح بود. او مقاله‌های زیادی در مورد کوچکترین مسائل و طرح‌هایی با کوچکترین جزیات را در مورد مسائلی که توجهش را جلب می‌کرد، نگهداری می‌نمود. علاوه بر این مقالات و طرح‌ها، مطالعات زیادی پیرامون نقاشی انجام داده‌است که از آنان برای کشیدن برخی از تابلوهای معروف خود همچون «باکره صخره‌ها» و «شام آخر» استفاده نموده‌است.[۲۶] قدیمی‌ترین نقاشی داوینچی،است که در سال ۱۴۷۳ کشیده شد و رودخانه، کوه‌ها، یک قلعه و مزارع کشاورزی را در جزیئیاتی دقیق نشان می‌دهد.[۲۷][۲۸] 

مونالیزا

داوینچی برای کشیدن تابلوی مونالیزا از سال ۱۵۰۳ آغاز به کار کرد و اتمام آن تا ۱۵۰۷ به طول انجامید. شهرت داوینچی به خاطر اثر ماندگار وی در تاریخ، مونالیزا، بوده‌است.

نسخۀ کنونی تابلوی نقاشیمونالیزا درای ابعاد ۷۷×۵۳ سانتیمتر است. نسخه‌ای را که او تهیه کرده بود از نسخۀ فعلی، بزرگتر بود چرا که در گذر زمان دو ستون از طرفین چپ و راست این تابلو بریده شده‌است. به همین دلیل به هیچ وجه مشخص نیست که مونالیزا در این تابلو نشسته‌است. همچنین باید اشاره کرد که بسیاری از قسمت‌های این تابلو به مرور زمان خراب و یا دوباره نقاشی شده‌است. اما با این وجود شخصیت اصلی نقاشی همچنان محفوظ مانده‌است.[۲۹]

در ۲۱ اوت سال ۱۹۱۱ تابلوی مونالیزا توسط یک دزد ایتالیایی دزیده شد و به ایتالیا برده می‌شود. پس از گذشت دو سال این تابلو در زادگاه خود یعنی فلورانس دیده می‌شود و پس از انجام برخی فعالیت‌های اداری و قانونی تابلو دوباره به موزه لوور بازگردانده می‌شود.

در سال ۱۹۵۶ شخصی اقدام به پاشیدن اسید به قسمت پایینی تابلو نمود که مرمت آن سال‌ها به طول انجامید. در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی شهرهای نیویورک، توکیو و مسکو میزبان این تابلو بوده‌اند.

شام آخر

این اثر هنری نشانگر صحنه‌هایی از شام آخر روزهای پایانی عمر مسیح است آنطور که انجیل به آن اشاره کرده‌است. این نقاشی بر پایهٔ کتابیوحنا، باب ۱۳ آیهٔ ۲۱ است آنجا که مسیح می‌گوید که یکی از ۱۲ حواری‌اش به وی خیانت خواهد کرد. این نقاشی یکی از مشهورترین و باارزشترین نقاشی‌های جهان است

پرونده:Última Cena - Da Vinci 5.jpg

 

 


 

طرح‌های مهندسی و اختراعات

طرح یک ماشین پرنده از لئوناردو داوینچی

داوینچی علاوه بر نقاشی به عنوان یک مهندس نیز مشهور است. او در نامه‌ای به دوک میلان اظهار داشت که قادر به تهیه و ساخت دستگاه‌هایی برای دفاع از شهر و همچنین محاصرۀ شهر دشمن است. هنگامی که او به ونیز گریخت، شاگردی را پیدا کرد که با کمک او توانست یک سنگر متحرک را طراحی کند. او حتی طرحی برای منحرف کردن مسیر رودخانۀ آمو داشت، پروژه‌ای که نیکولو ماکیاولی نیز بر روی آن کار کرد.[۳۱][۳۲] مقالات داوینچی شامل تعداد بسیار زیادی از اختراعات عملی و قابل اجرا و غیر عملی، شامل آلات موسیقی، پمپ‌های هیدرولیک، توپ‌های بخار، سپرهایی خاص و... می‌گشت.[۳۳][۳۴]

تعداد زیادی از دست نوشته‌های داوینچی مربوط به طرح‌ها و نقشه‌های اختراعات او هستند. برخی از ابداعات او به شرح زیر است:[۳۵]

  • طراحی برخی از لباس‌های مربوط به کارنوال‌ها و فستیوال‌ها و برخی از لباس‌های رزهی
  • ماشین آلات جنگی همچون طراحی یک تانک زره‌پوش، یک تیرانداز غول پیکر و دستگاه خوف‌انگیز که با حرکت خود پاهای سربازان را قطع می‌کند. البته هیچ یک از این وسائل در زمان لئوناردو ساخته نشد.
  • سدها و کانال‌ها آب
  • یک پل چوبی که قابلیت حمل داشت و می‌شد آن را از هم باز و دوباره سرهم کرد.
  • وسائلی که با بال‌هایی قابلیت پرواز داشتند مانند هلی‌کوپتر، چتر نجات و گلایدر. چتر نجات ابداع داوینچی، در قرن بیستم ساخته شد و کار کرد.
  • خط معکوس یکی دیگر از اختراعات داوینچی است. او برای این که کسی نتواند نوشته‌هایش را بخواند، نوعی خط را اختراع کرد که برعکس نوشته می‌شد و برای خواندن آن از آینه


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب